یواشکی های یه جوون ایرانی

یواشکی های یه جوون ایرانی

پسر شجاع
پسر شجاع

به وبلاگ من خوش آمدید


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان

یواشکی های یه جوون ایرانی

و آدرس topboys.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

گاه و بی گاه عکاسی

این‌ها را نمی‌گویم

پرپــــرواز

کیت اگزوز

زنون قوی

چراغ لیزری دوچرخه

مطالب اخير

عسل بدیعی

برنامه نویسی

مسکن

این‌ها را نمی‌گویم

کویر متین آباد

کویر مرنجاب تعطیل

پایگاه عکاسی چیلیک

یه عالمه کار

ثبت نام در لاتاری سال 2013

سامانه دریافت سابقه کار

سرخک

سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران

پاک شد

ریز نمرات دانشگاه آزاد اسلامی

پاستور

واکسیناسیون

خانوم وکیل

گواهی تمکن مالی

یه خبر خوب

فرصت دوباره

ثبت نام آزمون ادواری فنی و حرفه ای

خواستن و رسیدنه

کپی برداری

نويسندگان

پسر شجاع

پیوند های روزانه

کیت اگزوز ریموت دار برقی

ارسال هوایی بار از چین

خرید از علی اکسپرس

الوقلیون

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com

امكانات جانبي

RSS 2.0

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 31
بازدید ماه : 31
بازدید کل : 2357
تعداد مطالب : 23
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1

سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران

دیروز رفته بودم سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران توی شهرک غرب خیابان ایران زمین ابتدای خیابان مهستان روبه روی کلانتری .  من از سال 89 عضو شدم . یکی دو بار هم برای آزمون پایه 3 شرکت کردم که قبول نشدم . یه نکته جالب که اینبار برام پیش اومد این بود که بر عکس همیشه که کارمندان سازمان خیلی از خودراضی و ترش رو بودن , اینبار خیلی خوب کار میکردن و کاری رو که من فکر میکردم باید دو سه روز برم و بیام در عرض 15 دقیقه انجام دادن . این وسط هم یه مهندس پیر نوبت گرفته بود و بعد لم داده بود روی صندلی و بعد از نیم ساعت فهمیده بود که نیازی به نوبت نداشته . برای همین سر خانومی که داشت کار منو انجام میداد غر میزد . بنده هم باز خارجی بازیم گل کرد و بهش تذکر دادم که ایشون شرح وظیفه خودشون رو پرینت گرفتن و خیلی درشت جلوی باجه نصب کردن . بهتره آدم هرجا میره اول چشماش رو باز کنه بعد دهنشو . آقای مهندس با یه نگاه ویژه گفت اینها سرتا پاشون ایراد داره آقا شما نمیخواد ازشون دفاع کنی . یعنی اینکه خفشو عزیزم تا اون روی من بالا نیومده . منم ظاهر روشنفکری به خودم گرفتم و به آقای مهندس گفتم چشم شما درست میگید . بعد به خانوم متصدی یه نگاه معنی دار تری کردم و یه لبخندی بینمون تبادل شد که یعنی  فقط ما میفهمیم و این آقا حرفه مفت میزنه . یا اینکه اصلا ما خوب , و  اون به درد نخور. یا اینکه اصلا ما بچه نوبنیاد اون بچه پاسگاه نعمت آباد و ....

بعد هم یه نگاه ویژه به مهندس نشون دادم و از خانوم متصدی تشکر غلیظی نمودم طوری که انگار با دوچرخه از روی انگشت مهندس رد شده باشم  و خداحافظی کردم . اما خداییش خودمم باورم نمیشد که کارم راه افتاده باشه . از بس که کارمندان نظام مهندسی به درد نخورن . نتیجه اخلاقی اینکه فقط چشمم اون خانوم متصدی رو گرفته بود و خودمم میدونستم که حرفه مفت زدم . خواهشا فکرتون جای بد نره اگرم رفت نذارین بمونه . بهش کلک بزنین . خوب نیست منحرف بشه



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





جمعه 28 مهر 1391برچسب:,

|